توی سنگر یه جوون دعا می کرد
درد دل تو دعا با خدا می کرد
ای خدا امید من رهبرمه
حجله شادی من سنگرمه
من می خوام حجله مو سنگرم کنید
خون مو فدای رهبرم کنید
آخه این پیر که توی جمارونه
آن نایب امام زمونه
اون جوونا که می خوان شهید بشن
به پیش فاطمه (س) رو سفید بشن
با لبای پر زخون دارن سخن
هی میگن یابن الحسن(ع) یابن الحسن(ع(
حرف آخرم اینه با تو خدا
قسمت می دم به خون شهدا
مردن تو سنگرم حتمی باشه
سر من تو دامن مهدی(عج) باشه