چادر زن تاج سلطانی بود
حافظش از شر شیطانی بود
چادر زن بر هوس غالب شود
عزت زن را زحق طالب شود
چادر زن کیمیای غیرت است
چون نشان از غیرت ملیت است
از برون شرح درونی می دهد
خشم دشمن را فزونی می دهد
صرفه دارد بهر زن در اقتصاد
صرفه اش باشد عیان از صد جهات
بر سر زن هست مانند سپهر
حافظ زن هست هنگام خطر
غنچه ای تا هست پنهان در حجاب
می کند از او خزان هم اجتناب
تا نقابش باز از سر می شود
با نسیمی زود پرپر می شود
حفظ چادر هست شیرین تر ز جان
بهر ایرانی زعهد باستان
حفظ چادر بهر زنها جوشن است
تیر جانمسوزی به چشم دشمن است
حبل عصمت را بود چادر گره
پوشش اندام را باشد زره
حفظ چادر مایه وارستگی است
جسم زن را حافظ برجستگی است
زن بود گل، چادرش خار بدان
حافظش باشد ز چشم این و آن
هر چه زن را برتری باشد حجاب
حرمتش دارند برتر شیح و شباب
حفظ استقلال زن در چادر است
کوکب اقبال زن در چادر است
خصم پندارد که با فرهنگ خویش
می کند تحمیل بر زن ننگ خویش
غافل از آنکه زنان ما گلند
بر مقام حفظ عصمت سنبلند
بازم بگید چادر بده ها...
شاعر: حسن حیاتبخش