علی (ع) این مرد بزرگ و وارسته را ابتدا 25 سال خانه نشین کردند و حقش را غصب کردند و بعد با اصرار فراوان خود زمام حکومتشان را به او سپردند. اما در این 5 سال کارهایی کردند که آن بزرگمرد تاریخ از آنها دلگیر است در این مدت کوتاه دل او را خون کردند. چرا؟ مگر او جز این می خواست که عدالت را میان آنان تحقق بخشد؟ آن هم بعد از آنکه سالها بی عدالتی و نامردمی از حاکمان و خلفای قبلی کشیده و چشیده بودند؟!
چه شد که یکباره دست کینه و نفاق و شرک از آستین اشقی الاشقیا بیرون آمد و در حال نماز سر مبارک آن حضرت را نشانه گرفت. آنها نمی دانستند و نفهمیدند که با شمشیر در حقیقت بر فرق سعادت خود ضربه زدند او این جمله را فرمودند:
فزت برب الکعبه
اما با این حال عدل و انصاف او را ببینید وقتی آن ملعون را دستگیر می کنند به فرزند خود حسن می فرماید: اگر زنده ماندم می دانم با او چه کنم ولی اگر رفتم فقط یک ضربه بزنید؟ ظرف شیری را هم که برایش آوردندمقداری را میل می کند و می فرماید: بقیه را برای ابن ملجم ببرید.
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا