قسم به لیله قدر و قسم به صبح بهار
نه شب زهجر تو صبرم بود، نه روز قرار
اگر چه پای تو باشد هماره بر سر گل
بیا بیا قدمی هم به چشم ما بگذار
تمام عمر به یابن الحسن گشودم لب
چه می شود که جواب مرا دهی یکبار
بیا به شام بلا هم سری بزن که هنوز
صدای ناله بیاید ز کوچه و بازار
لوای سرخ حسینی فراز گنبد او
زند صدات که فریاد انتقام بر آر
" شاعر: یاسین شیخ زاده "