سلام

وب خوبي داريد

به منم سربزنيدخوشحال ميشم

خدايا
...!

گاهي تو را

بزرگ مي بينم و گاهي کوچک ،

اين

تو نيستي که بزرگ مي شوي و کوچک ...

اين

منم که گاهي نزديک مي شوم و گاه دور ...!

خواهر کوچکم از من پرسيد؟پنج وارونه چه معنا دارد؟

من به او خنديدم

گفت:روي ديوار و درختان ديدم

باز هم خنديدم

کمي آزرده و حيرت زده گفت:

ديروز مهران پسر همسايه پنج وارونه به مينو مي داد

انقدر خنده برم داشت که طفلک ترسيد

بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم:

بعدها وقتي بارش بي وقفه ي درد سقف کوتاه دلت را خم کرد

بي گمان مي فهمي پنج واررونه چه معنا دارد

يکسال گذشت...
بعضيا دلشون شکست...
بعضيا دل شکوندن...
خيليا عاشق شدن و خيليا تنها...
خيليا از بينمون رفتن...
خيليا بينمون اومدن...
گريه کرديم و خنديديم...
زندگي برخلاف آرزوهامون گذشت...
بايد يک دل شد...
بايد دستها را بهم داد...
با وحدت و اطاعت از رهبر عظيم الشأن راهي براي مشکلات سياسي و اقتصادي پيدا کرد
تا ايراني سرافراز سازيم...
اميدوارم نوروز آغاز روزهاي خوبتان باشد...