آن شب که بود فرصت سبز دعا فقط
گل کرد در قنوت شما، ربنا فقط
باریده بود عشق به صحرا و می وزید
عطر زلال نافله از خیمه ها فقط
فرداست شعر سرخ شهادت سرودنی
با حنجره بریده سر نیزه ها فقط
خون بود و داغ بود و عطش بود و آه بود
اما نبود این همه ماجرا فقط
روزی که عشق و عاطفه تاراج می شدند
سهم تو بود پاره ای از بوریا فقط
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی بر همه محبان
و دوستداران و عزاداران آن حضرت تسلیت.
وقتی به تن لباس سیاه عزا کنی
دل را به ماتمی ابدی مبتلا کنی
گویی حسین ز یکسره اشکت روان شد
وقتی لوای خیمه ماتم به پا کنی
از نای خسته تو نوای حزین رسد
ذکر از شهید تشنه لب نینوا کنی
یا صاحب الزمان چه شود از کرامتت
ما را مقیم یک مهر کربلا کنی
وقتی طواف مرقد شش گوشه می کنی
تنها دعای ماست که ما را دعا کنی
ایام عزای حسینی بر همه عاشقان ولایت تسلیت باد.
گیرم که رد کنی دل ما را، خدا که هست
باشد، محل نده، قسم مرتضی که هست
وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست
چادر نماز حضرت خیرالنسا که هست
از درد گریه تکیه مده سر به نیزه ات
زینب نمرده، شانه دارالشفا که هست
قربانیان خواهر خود را قبول کن
گیرم که نیست اکبر تو طفل ما که هست
گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم
از سر مرا تو باز مکن، کربلا که هست
هر صبح می کنم به ظهورت دعا، بیا
آقا به جان ناله خیرالنسا بیا
از ذولفقار پاک نما آن غبار را
یعنی ستاره سحر مرتضا بیا
از فرط معصیت شده ام تحبس الدعا
بنما خودت برای ظهورت دعا بیا
از قتلگاه ناله هل من معین رسد
ای وارث حسین، سوی کربلا بیا
طفلان تشنه حسرت عباس می خورند
ای ساقی دوباره آن خیمه ها بیا
ای کاش که آب کربلا می آموخت
آن روز زچشمت آبرو داری را ...